عکس | مار ترسناکی که نیش آن به بوسه مرگ معروف است | ۸ واقعیت جذاب درباره مار افسانهای آفریقا!
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۲۸۵۳۵
به گزارش همشهری آنلاین، مامبای سیاه یک مار سمی براق و باریک است که در مناطق جنوبی صحرای آفریقا دیده میشود. نام آن از زبان زولو گرفته شده است. (زولو زبان مردم زولو است که تقریباً ۱۰ میلیون نفر سخنگو دارد، ۹۵ درصد این افراد در آفریقای جنوبی زندگی میکنند. ۲۴ درصد مردم آفریقای جنوبی به زبان زولو صحبت میکنند و ۵۰ درصد مردم این زبان را میفهمند)
مار مامبا متعلق به خانواده کبرا است و با سه گونه دیگر از خانواده خود تفاوت دارد: مامبای غربی، مامبای سبز و مامبای جیمسون.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مامباهای سیاه عمری طولانی دارند و گاهی اوقات بیش از یک دهه در اسارت زنده میمانند. آنها همیشه در جستجوی علفزارهای بوتهای، جنگلها و ساوانا یا مکانهای انبوه برای پنهان شدن هستند. در این گزارش شما را با واقعیاتی درباره مامباهای سیاه آشنا میکنیم که شاید قبلا نمیدانستید. تا پایان این مطلب جالب با ما همراه باشید و این مار ترسناک را بیشتر بشناسید.
حقایق علمی:
نام رایج: مامبا سیاه
نام علمی: Dendroaspis polylepis
میانگین طول عمر در طبیعت: ناشناخته
میانگین طول عمر در اسارت: تا ۱۲ سال
وضعیت فهرست قرمز IUCN: کمترین نگرانی برای منقرض شدن
جمعیت فعلی: نامشخص
برخلاف تصور عموم مردم، رنگ مامبای سیاه "مشکی" نیست و این سیاه بودن که به آن معروف است به رنگ بدن مامبا اشاره نمیکند، بلکه این ویژگی به خاطر رنگ داخل دهان مار است. از آنجایی که مامبا از نظر رنگ آمیزی پوست، الگوی خاصی روی بدن خود ندارد، این نامگذاری روش خوبی برای انسانها و حیوانات برای شناسایی مار است.
این رنگ تیره مانند جغجغه مار زنگی یا مار کبری، یک علامت هشدار دهنده است و اینکه چگونه مامبای سیاه از خود محافظت میکند. زمانی که مار خود را در خطر میبیند، دهان خود را قبل از جنگیدن و حمله کردن باز میکند و به دشمنان خود فرصت میدهد تا فرار کنند. رنگ بدن مامباهای سیاه معمولاً از رنگ قهوهای روشن یا زیتونی تا قهوهای تیرهتر متغیر است. مامباهای جوان معمولاً کمی تیرهتر و با افزایش سن رنگ بدنشان روشن میشود. گونههای سبز رنگ مامباها عموما دهانی به رنگ سفید دارند.
آنها به سرعت حرکت میکنندمامباهای سیاه سریعترین مارهای در حال حرکت در جهان هستند. روی یک سطح صاف، آنها با سرعت ۱۰ تا ۱۲ مایل در ساعت میخزند. برای در نظر گرفتن این موضوع و درک بهتر باید گفت: یک مامبای سیاه میتواند سریعتر از یک اژدهای کومودو حرکت کند. از آنجایی که مامباها قادر به شنا کردن هستند، میتوانند به راحتی در آب حرکت کنند.
بر خلاف مامباهای سبز که زمان بیشتری را روی درختان میگذرانند، مامباهای سیاه گهگاه از درختان بالا میروند و در صورت احساس خطر به شکارچیان خود حمله میکنند. سرعت آنها قطعا به شهرت آنها به عنوان یک قاتل خشن و وحشی میافزاید. با این حال، اکثر مامباها ترجیح میدهند فرار کنند تا حمله. مامباها لزوماً شروع کننده حمله نیستند به خصوص در مواجهه با انسان یا حیوانی که از نظر بدنی بزرگتر از مامبا است. در بسیاری از مواقع، حملات مامباهای سیاه تنها به این دلیل رخ میدهد که آنها را در گوشهای گیر انداخته اند و آنها مجبورند از خود دفاع کنند.
نیش آنها به "بوسه مرگ" معروف استاگرچه به ندرت پیش میآید که یک مامبای سیاه بدون تحریک شدن به انسان حمله کند، اما با این وجود به عنوان یکی از خطرناکترین مارهایی شناخته میشود که ممکن است یک فرد با آن روبرو شود. در آفریقا، آنها نمادی از ترس و احترام هستند. افسانهای شهرت این مارهای سمی خطرناک را چندبرابر کرده است. سم آنها یکی از کشندهترین سمها است و از روز اول، بچه مامباهایی که به دنیا میآیند میتوانند به قربانی حمله کرده و سمی را از دو دندان نیش خود بیرون بریزند.
در حالی که یک مار جوان فقط چند قطره سم در هر نیش دارد، یک مار بالغ بین ۱۲ تا ۲۰ قطره سم در هر نیش ترشح میکند. سم کمی برای کشتن یک انسان یا حیوان بزرگ دیگر کفایت میکند. زهر مامبای سیاه سمی عصبی است، برخلاف هموتوکسیک، به این معنی که به سیستم عصبی و مغز حمله میکند.
یک انسان پس از گزش ممکن است در عرض ۲۰ دقیقه بمیرد. علائم گزش بلافاصله شروع میشود و شامل تشنج، نارسایی تنفسی و در نهایت به کما رفتن است. اگر قربانی بتواند به سرعت خود را به مراکز پزشکی برساند، درمان ضد زهر در برخی مکانها در دسترس است. جالب توجه است که دانشمندان و متخصصان پزشکی در حال مطالعه اثرات مسکن طبیعی موجود در زهر مامبای سیاه به عنوان یک گزینه بالقوه برای درمان درد در کنار مورفین هستند.
آنها فعالیت روزمره دارندمامبای سیاه در شب بیشتر میخوابد و در مخفیگاههای خود میماند تا از شکارچیان و انسانها در امان باشد. به محض روشن شدن هوا و نزدیک شدن به ساعات روز، این مارها بیدارشده و فعالیت خود را شروع میکنند. این رفتار بیشتر در نتیجه طبیعت خونسرد آنهاست، چون مارها برای تنظیم بدن خود به گرمای خورشید متکی هستند. آنها به دنبال مکانهایی آفتاب گیر هستند تا گرم شوند و دمای داخلی بدن خود را افزایش دهند. با این حال، اگر هوا خیلی گرم باشد، ممکن است به دنبال سایه باشند و غیرفعال شوند.
مامباهای سیاه بینایی بسیار خوبی دارند که به آنها کمک میکند طعمه را در هنگام شکار ردیابی کنند. آنها شکارچیانی صبور هستند که منتظر فرصت مناسب برای حمله خواهند بود. حس بویایی آنها نیز بسیار قوی و تکامل یافته است، که در درجه اول برای یافتن مارهای ماده در فصل جفت گیری استفاده میشود. این همان زمانی است که مامباهای سیاه دورترین مسافتها را طی میکنند یعنی تا چندین مایل در روز تا به مادهها برسند.
مادهها همزمان تا ۲۰ تخم میگذارندتولید مثل معمولاً در فصل بهار اتفاق میافتد و زمانی است که در آن نرها پرخاشگری و قدرت خود را برابر سایر نرها به رخ میکشند و با هم رقابت میکنند. مامباهای سیاه نر برای یافتن جفتهای ماده مسیرهای بو را، اغلب تا چندین مایل دنبال میکنند. زمانی که مارها جفت شدند و عمل تولید مثل انجام شد، هر کدام راه خود را میروند و به زندگی انفرادی خود ادامه میدهند.
ماده یک مکان امن برای گذاشتن تخمهای خود - حداکثر تا ۲۰ تخم در یک زمان - پیدا میکند که حدود سه ماه طول میکشد تا تخم گذاری کند. جالب اینجاست که مادر تخمها را رها میکند، اما بچه مامباها میتوانند از پس خود برآیند و مدت کوتاهی پس از خروج از تخم، سمی کشنده داشته باشند. آنها همچنین میتوانند به تنهایی غذا بخورند و بدون کمک زنده بمانند.
آنها در لانه میخوابندبرخلاف سایر انواع مامباها که درختی هستند، مامباهای سیاه معمولا زمان زیادی را روی درختان نمیگذرانند. مامباهای سیاه خزندگان زمینی هستند که لانههای زیرزمینی یا سرپوشیده را برای خواب انتخاب میکنند. صخرهها، درختان، درختچهها و پوشش گیاهی انبوه مکانهای ایدهآلی را برای پنهان شدن و استتار مامباها فراهم میکنند. گاهی اوقات، آنها تپههای متروکه موریانهها را تصرف میکنند. این غیر معمول نیست که برخی از مامباها سالها در یک لانه بمانند. روزها لانههای خود را برای شکار ترک میکنند و تا غروب برمیگردند.
مامباهای سیاه گوشتخوار هستندمامباها شکارچیان زیادی ندارند، بنابراین بیشتر ساعات بیداری خود را صرف شکار برای خوردن غذای خود میکنند. به دلیل سرعت باورنکردنی خود، مامباهای سیاه در کمین کردن تا رسیدن لحظه مناسب و خیزش سریع به سمت طعمه خود و حمله کردن ناگهانی، کاملاً ماهر هستند.
یک رژیم غذایی معمولی برای مامباهای سیاه شامل پرندگان، جوندگان و پستانداران کوچک است. مار طعمه را نیش میزند و آن را فلج میکند و پس از مردن آن را کامل میبلعد. دهان آنها به گونهای خلق شده است که میتواند تا آخرین حد ممکن باز شود و فرآیند بلع را برای مامبا آسان کند. به طور متوسط، یک مار بالغ باید فقط یک یا دو بار در هفته غذا بخورد و میتواند چندین ماه بدون آب زنده بماند.
آنها میتوانند تا ۱۴ فوت (۴۲۶.۷۲ سانتیمتر) در طول رشد کنندمامباهای سیاه طولانیترین مارهای جهان نیستند، اما اغلب آنها را طولانیترین گونه مار سمی در آفریقا مینامند. به طور متوسط، طول آنها میتواند به شش تا نه فوت برسد، اگرچه گزارشهایی از ۱۴ فوت هم برای مامبای سیاه ثبت شده است. مامبای سیاه علاوه بر طول چشمگیرش، یک مار بسیار قوی نیز هست. اگرچه آنها مانند سایر مارها از بدن خود برای منقبض کردن طعمه خود استفاده نمیکنند، اما میتوانند در مبارزه با حیوانات بسیار بزرگتر، خود را در برابر حملات حفظ کنند.
منبع: فرادید
کد خبر 739786 برچسبها حیوانات - حیات وحش حیوانات - خزندگان خبر مهممنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: جشنواره فیلم فجر حیوانات حیات وحش حیوانات خزندگان خبر مهم مامبای سیاه بدن خود مکان ها یک مار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۲۸۵۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قرائتی به «پناه» امام رضا(ع) رسید/بوسه برعمامه درواکنش به تعرضها
خبرگزاری مهر-گروه هنر-عطیه موذن؛ اواسط ماه مبارک رمضان است که از طرف برنامه تلویزیونی «پناه»، برای بازدید از پشت صحنه این برنامه به مشهدالرضا (ع) دعوت میشوم. بی هیچ اراده ای با همه جان لبیک می گویم به این دعوت که قرار است به «پناه» امام رضا (ع) برسم …
«پناه» ویژهبرنامه افطار شبکه دو سیماست که از ابتدای ماه مبارک رمضان با اجرای مصطفی امامی روی آنتن رفته است و در همین مدت هم حضور برخی مهمانانش خبرساز شده است. از اذان بنیامین بهادری خواننده پاپ که روز اول رمضان برنامه را مورد توجه قرار داد تا خاطراتی که هر یک از مهمانان برنامه درباره احوالات دلشان با امام رضا (ع) و حال و هوایی که زمانی آنها را به حرم و صاحبش گره زده است، می گویند.
ساعتی قبل از اذان است که به نزدیکی حرم امام رضا (ع) می رسم. در هیاهوی آدم ها و ترافیک ماشین ها کمی دیرتر از موعد مقرر نزدیک بارگاهش می شوم. قرار است حدود ۴ و نیم عصر سر برنامه باشم اما جمعیتی که به سوی این بارگاه ملکوتی روان است از شتاب روزمره ام می کاهد و در عین حال با خودم فکر می کنم وسط این همه زن و مرد و پیر و خردسالی که سالک راهش است من را هم می بیند و به من هم توجه دارد یا نه...
از خیابان نواب صفوی وارد صحن کوثر میشوم. در گوشه سمت چپ صحن استودیوی صاحب الزمان وجود دارد؛ استودیویی که برنامه افطارگاهی «پناه» شبکه دو و برنامه سحرگاهی شبکه خراسان از آنجا پخش می شود. وارد استودیو می شوم پله ها را که دور میزنم به لوکیشنی می رسم که در یک طرفش اتاقی برای تیم محتوایی برنامه قرار دارد. یک طرفش رژی و اتاق فرمان است و در طرف دیگر نیز استیج اصلی برنامه است که ۲ پنجره بالکن هایش رو به صحن آزادی باز می شود.
مهمان امشب برنامه حاج آقای قرائتی است، من که می رسم بعد از دقایقی مهمان هم می رسد. روی ویلچر نشسته است و چند نفری از یک روحانی تا خادم حرم و دیگران همراهیاش می کنند. حجت الاسلام محسن قرائتی را به اتاقی می برند تا درباره برنامه امشب صحبت کنند.
در پشت صحنه برنامه با تیم برنامه ساز مواجه می شوم که پیش از این نامی از آنها مطرح نشده بود. یکی از این چهره ها مهدی عرفاتی است که سال ها مدیریت رسانه های مختلف را بر عهده داشته و آخرین حضورش در عرصه تلویزیون، سردبیری برنامه «به افق فلسطین» بوده است. خیلی سریع گفت و گو با حاج آقای قرائتی را شروع می کند. همراه او محمدرضا خندان هم که سال هاست کارگردانی برنامه های معارفی تلویزیون از جمله «مخاطب خاص» را بر عهده دارد، حضور دارد. همچنین حسام جمارانی تهیه کننده برنامه که او هم چند سالی است فعالیتهایی از این جنس را در حرم امام رضا (ع) داشته است. هر سه در حال گفتوگو با حاج آقای قرائتی هستند. حدود ۱۰ دقیقه بیشتر تا آنتن باقی نمانده و برنامه قرار است ۱۷:۱۵ به صورت زنده آغاز شود. گپ و گفت هایی مطرح می شود که قرار نیست و نباید همه را اینجا منتشر کنم.
توضیح کوتاهی از برنامه می دهند، اینکه مجری چه کسی است و شعار برنامه که «امام رضا برای همه» است. عرفاتی با این توضیحات به محورهای گفتوگوی مجری با قرائتی اشاره می کند. حاج آقای قرائتی که حالا کهولت سن کمتر اجازه سخنان طولانی تر به او می دهد خاطراتی از امام رضا (ع) و زائران ایشان تعریف می کند. با این سن و سال همچنان حاضر جواب است و همچنان سخنانش ملاحت و طنازی ای دارد که حاضران را به خنده می آورد. از مردی می گوید که سه حاجت از امام رضا (ع) خواسته است و بعد برای حاج آقای قرائتی گفته که امام رضا (ع) حاجاتش را برعکس برآورده کرده است یا از دختری که به او گفته امام رضا (ع) حاجاتش را برآورده نمی کند و بعد او جواب داده است که امام رضا (ع) آقای توست یا نوکر پس اگر آقاست نباید انتظار داشته باشی هرچه می خواهی برایت برآورده کند. همه این ماجراهای جدی را به گونه ای می گوید که هم شیرین است هم از زبان او شنیدنی.
صحبت مجری می شود، مصطفی امامی مجری برنامه را صدا می زنند. حاج آقا قرائتی با مجری هم خوش و بشی می کند. حالا یکی دو دقیقه تا شروع برنامه مانده است، کارگردان و مجری اجازه می گیرند و می روند. مجری به استودیوی اصلی برنامه می روند جایی که شبیه یک استیج ساخته شده است استیج کوچکی رو به ضریح حضرت. حالا رفت و آمد تیم برنامه در پشت صحنه شتاب می گیرد. در اتاق رژی شمارش معکوس برقرار است و تصاویر را روی مجری و حرم امام رضا(ع) تنظیم می کنند.
مصطفی امامی پلاتوی شروع برنامه را می گوید که به ولادت امام حسن (ع) اشاره دارد. از کرامت ایشان شروع می کند و این چنین ادامه می دهد که «این کرامت عادت صاحب امشب امام حسن (علیه اسلام) است» و جمله آخرش را به نام برنامه پیوند می زند که «به نومیدی از این در مرو … پناه اینجاست!» دوربین می رود داخل حرم و آدم ها را با رنگ ها و سنین مختلف نشان می دهد و تیتراژ برنامه با صدای محمد علیزاده آغاز می شود. این طرف حاج آقای قرائتی را آماده می کنند.
ساعت ۱۷:۲۲ دقیقه است. می پرسد دیگر چه سوالی پرسیده می شود؟ آخرین مباحث مورد نظر را در میان می گذارند و بعد او را به داخل استودیو می رسانند. مجری قصه ای از ماجرای کرامت امام حسن (ع) تعریف می کند، کارگردان اعلام می کند که سه دقیقه تایم داریم. در همین دقایق حاج آقا قرائتی به کمک اطرافیان از روی صندلی چرخدار برمی خیزد و روی صندلی مقابل مجری می نشیند.
بخشی از برنامه مربوط به نامه هایی است که خیلی ها از دور و نزدیک به حرم فرستاده اند؛ نامه هایی که مجری بخشی از هر یک را می خواند که از آرزوی پلیس شدن تا رسیدن به معشوق بعد از هفت سال تا آرزوی داشتن گوشی لمسی را در برمی گیرد و یک آرزو هم در اکثر نامه ها مشترک است اینکه صاحب این حرم بطلبدشان و وارد حرم امنش شوند. امامی بعد از اینکه بخش هایی از این نامه ها را می خواند می رود تا گفت و گو با حاج آقای قرائتی را آغار کند. یک بار هم روی آنتن خود را معرفی می کند و بعد می گوید هر جور دوست داشتید، صدایم کنید. حالا یک وقفه کوتاه می دهند و برنامه می رود روی یکی از آیتم ها.
همزمان در پشت صحنه صدای خانمی را می شنویم که دارد با یکی از مشتاقان حرم امام رضا (ع) گفت و گو می کند. این بخش مربوط به همان نامه هاست و یکی از این مردمانی را که تا به حال نشده است به حرمش بیایند به برنامه دعوت می کنند. آن طرف خط صدای مردی می آید که بغض کرده و با شنیدن اینکه می تواند زایر حرم باشد سلام می دهد به امام رضا (ع).
می خواهم با مهدی عرفاتی سردبیر برنامه گفتوگو کنم که به دلیل فشار کاری و تمرکز روی گفتوگو با مهمان به زمانی بعد موکول می کند. در فرصت کوتاهی اما می توانم بخشی از سوالاتم درباره برنامه را از حسام جمارانی تهیه کننده برنامه بپرسم.
وی درباره ایده «پناه» توضیح می دهد: قرار بود ما یک برنامه چهارشنبه های امام رضایی در شبکه دو داشته باشیم و من این ایده را با شبکه و دیگر دوستان در میان گذاشتم. دوستان دیدند این طرح خوب است و خواستند که استارت آن از ماه رمضان زده شود. این ایده به شکل جامع تری مطرح شد و با دوستان در حرم امام رضا (ع) هم در میان گذاشته شد که استقبال کردند.
این تهیه کننده درباره انتخاب مجری عنوان می کند: شاید از میان ۵۰ گزینه ای که مطرح شد و در بین شان چهره و بازیگر هم بود به مصطفی امامی رسیدیم. همانطور که شعار برنامه «امام رضا (ع) برای همه بود» می خواستیم مجری قابلیت تخاطب با مخاطب عمومی تری را داشته باشد، یعنی هم جوان و شاداب باشد و هم به حوزه های معرفتی و دینی اشراف داشته باشد.
گفتوگوی امامی با حاج آقا قرائتی همچنان ادامه دارد. می رسد به بخشی از خاطراتش که متعلق به جوانی است. می گوید: شما ماه عسل به مشهد آمدید و اتفاقی رخ می دهد که به علی بن موسی الرضا (ع) متوسل می شوید …
آقای قرائتی به برخی از این خاطرات و حرف ها که می رسد از بیان شان امتناع دارد. بعد می گوید که از همین حضورش در تلویزیون هم نگران است. «می ترسم زیادی باشه» این را می گوید و اشاره می کند که بعد از افطار هم برنامه درس هایی از قرآن از شبکه یک پخش می شود و میگوید که ممکن است این تکرار، مناسب نباشد.
نزدیک اذان مشهد است و امامی می گوید که در رواق امام خمینی سفره ای انداخته اند که به ۴۰ هزار نفر افطاری داده می شوند. یک آیتم کوتاه پخش می شود و صدای موذن حرم در بلندگوها پخش می شود. محمدرضا خندان کارگردان برنامه در همین فاصله از حاج آقا قرائتی می خواهد کمی بیشتر وارد خاطرات شخصی خود شود. می نشیند و خیلی کوتاه و آرام حرف می زند.
بعد از این سخنان گفتوگویی هم با او دارم که درباره طراحی برنامه و کارگردانی «پناه» توضیح می دهد: در طراحی به نظرم، ما فقط به آنچه مورد نظرمان بود فکر کردیم و خود امام رضا (ع) طراحی کرد. در انتخاب حرم هم به عنوان لوکیشن و جغرافیا آن را ندیدیم و اگر تصویری از حرم می بینیم برای این است که مخاطب با برنامه همراه شود. خواستیم از این تصویر و از این جغرافیای متبرک به جا و اندازه بهره بگیریم.
وی ادامه می دهد: ما نخواستیم از گنبد به شکلی که در اغلب برنامه ها استفاده می شود بهره بگیریم. برنامه ما مجاور حرم است اما بیشتر تصاویر و اتفاقات در استودیو می گذرد چون به نظرم در بیشتر برنامه ها این اتفاق افتاده است که گنبد حرم امام رضا (ع) در پس زمینه بوده است و ما تلاشمان این بود که در لحظه ای وارد حرم شویم و دوربین این مکان را نشان دهد که قرار است حس و حال مخاطب را با آن پیوند دهیم نه اینکه حرم صرفاً دکور باشد.
خندان در پایان می خواهد از تیم تولید آیتم ها و سردبیری و همه اعضای برنامه تشکر کند که شبانه روزی پای کار بوده اند.
حالا برنامه دوباره شروع می شود. ماجرا می رسد به کرامت امام رضا (ع) و بخشش و ویژگی های ایشان.
قرائتی حالا خاطره ای می گوید از عده ای که عمامه اش را بوسیده اند و وقتی از آنها دلیل این حرکت را پرسیده، گفته اند به جبران حرکت زشت پرتاب کردن عمامه بعضی روحانیون که سال گذشته اتفاق افتاد این کار را کرده اند.
امامی بعد از این خاطره می خواهد که حاج آقا قرائتی رو به دوربین با آنها که نادانسته و هیجانی عمامه برداشته اند و حالا پشیمان هستند، صحبت کند. قرائتی به سیدمحمد بهشتی اشاره می کند و می گوید خدا رحمت کند دکتر بهشتی را که می گفت در زمین دنبال فرشته نگردید؛ یکی بددهن است یکی … از یکدیگر بگذریم.
به ساعات پایانی برنامه می رسیم و نزدیک به اذان تهران است. مجری پلاتوی پایانی را می گوید. اذان می دهند. یک طرف استودیو سفره افطار را پهن کرده اند. سوپ و نان پنیر و سبزی و شله زرد. با پایان برنامه می خواهند عکس های یادگاری با حاج آقا قرائتی بگیرند. همه تیم برنامه در قاب می آیند و عکس یادگاری می گیرند.
آخر این گفت و گو می خواهم با حاج آقای قرائتی گفت و گو کنم که برای مصاحبه استخاره می گیرد. تسبیحش را از داخل جیبش درمی آورد و ذکری می گوید و بعد می گوید بد آمد. من هم دیگر اصرار نمی کنم. او را کم کم آماده می کنند که از استودیو خارج شود.
شب حرم از داخل پنجره های صحن آزادی که رو به استودیو باز است خیلی دلرباتر شده است.
کد خبر 6063809 عطیه موذن